Web Analytics Made Easy - Statcounter

ساعت 24- «از مجموع آیات قرآنی استفاده می‌شود که لیله مبارکه همان شب قدر است و شب قدر در ماه مبارک رمضان است. ولی در اینکه شب قدر کدام شب از شب‌های ماه مبارک رمضان است میان اندیشمندان اسلامی، اختلاف نظرهایی وجود دارد و در این زمینه تفسیرهای زیادی شده، از جمله شب نوزدهم، شب بیست ویکم، شب بیست وسوم، شب بیست وهفتم و شب بیست‌ونهم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

»

«از مجموع آیات قرآنی استفاده می‌شود که لیله مبارکه همان شب قدر است و شب قدر در ماه مبارک رمضان است.

ولی در اینکه شب قدر کدام شب از شب‌های ماه مبارک رمضان است میان اندیشمندان اسلامی، اختلاف نظرهایی وجود دارد و در این زمینه تفسیرهای زیادی شده، از جمله شب نوزدهم، شب بیست ویکم، شب بیست وسوم، شب بیست وهفتم و شب بیست‌ونهم.»

 بر اساس آیات قرآن، لیلة القدر در ماه رمضان است و هیچ جای شک و تردیدی در این رابطه نیست. خداوند در آیه ۱۸۵ سوره بقره می‌فرماید: «شَهْرُ رَمَضانَ الَّذی أُنْزِلَ فیهِ الْقُرْآنُ... ُ. ، ماه رمضان است ماهی که قرآن در آن فرو فرستاده شد….» همچنین در آیه سوم سوره دخان خداوند می‌فرماید: «إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیلَةٍ مُبَارَکَةٍ ۚ إِنَّا کُنَّا مُنْذِرِینَ، که ما آن را در شبی مبارک (شب قدر) فرستادیم، که ما بیم کننده‌ایم (و خلق را از عذاب قیامت آگاه کنیم و بترسانیم.) همچنین در آیه اول سوره قدر نیز خداوند می‌گوید: «إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیلَةِ الْقَدْرِ؛ ما [قرآن را] در شب قدر نازل کردیم.

از مجموع این آیات استفاده می‌شود که لیله مبارکه همان شب قدر است و شب قدر در ماه مبارک رمضان است. ولی در اینکه شب قدر کدام شب از شب‌های ماه مبارک رمضان است میان اندیشمندان اسلامی، به ویژه در زمینه مذاهب مختلف اختلاف نظرهایی وجود دارد و در این زمینه تفسیرهای زیادی شده، از جمله شب نوزدهم، شب بیست ویکم، شب بیست وسوم، شب بیست وهفتم و شب بیست‌ونهم.

راجع به مشخص نبودن شب قدر گفته می‌شود علت آن این است که مردم به همه شب‌های ماه رمضان و عبادات و توبه و دعا و… اهمیت بدهند و در هیچ شبی از شب‌های آن کاهلی نکنند و با معصیت و گناه نسبت به شب قدر بی‌احترامی نکنند.

از این جهت خداوند شب قدر را پنهان کرده است همان‌گونه که رضای خود را در میان طاعات پنهان کرده است تا مردم به همه طاعات روی آورند و غضبش را در میان معاصی پنهان کرده تا از همه آنها بپرهیزند، دوستانش را در میان مردم مخفی کرده تا مردم همه را احترام کنند و به احدی بی‌حرمتی روا ندارند و به کسی با دید بد ننگرند و حقیر نشمارند، اجابت را در میان دعاها پنهان کرده است تا به همه دعاها روی آورند، اسم اعظم را در میان اسمائش مخفی ساخته تا همه را بزرگ دارند و نیز وقت مرگ را مخفی ساخته تا انسان‌ها در همه حال آماده باشند.

بر این اساس شب قدر نیز از جمله اموری است که بخاطر عظمت و احترامش خدا آن را پنهان داشته و در قرآن آن را مشخص نکرده است. احادیثی که از اهل بیت (ع) نقل شده بیشتر بر شب بیست‌وسوم و در مرحله بعدی بر شب‌های بیست‌ویکم و نوزدهم تأکید دارند، در حالی که بسیاری از اهل سنت، شب بیست‌وهفتم را شب قدر دانسته و روایاتی را در این مورد نقل می‌کنند، از جمله این روایت: «قال اُبی فی لیلة القدر و الله إِنّی لأعلمها و أکثر علمی هی اللیلة التی أمرنا رسول الله (ص) بقیامها هی لیلة سبع و عشرین» ابی بن کعب در مورد شب قدر گفت: به خدا قسم من شب قدر را می‌دانم و دانشم در این مورد، فراوان است. شب قدر آن شبی است که رسول خدا (ص) ما را به شب زنده‌داری در آن امر کرد و آن شب، شب بیست‌وهفتم است.

در ماه مبارک رمضان برای هر روز یک دعایی وارد شده است در دعای روز بیست و هفتم بر اهمیت درک شب قدر تاکید شده است و بر اساس تفسیر آیت الله مجتهدی تهرانی در شرح فراز «اللهمّ ارْزُقْنی فیهِ فَضْلَ لَیلَةِ القَدْرِ» می‌گوید: در این بخش از دعا می‌خوانیم، ای خدا، برتری فضیلت شب قدر را روزی‌ام کن.

از این دعا برخی احتمال می‌دهند که شب بیست و هفتم ماه رمضان، شب قدر است. در روایات، راجع به شب قدر اختلافاتی وجود دارد.

شیعه اعتقاد دارد که به احتمال قوی شب بیست و سوم، شب قدر است و برادران اهل تسنن به بیست و هفتم اعتقاد دارند و این شب را احیا نگه می‌دارند و اعمال شب قدر را به جا می‌آورند. شیعه هم البته شب بیست و هفتم احیا دارد؛ اما تنها در اول شب.

این استاد اخلاق با بیان اینکه برخی قائل به شب قدر بودن شب نیمه شعبان هستند، ادامه می‌دهد: اندازه‌گیری برنامه‌های ما اعم از سلامتی، عمر طولانی، رفاه، بلا، گرفتاری و هر پیشامدی در شب قدر اتفاق می‌افتد. شبی که مورد اختلاف است و حتی برخی، عید فطر را برای آن قائلند.

برخی اولیا، تمام سال را احیا می‌گرفتند تا آن شب قدر که معلوم نیست چه وقت است را درک کنند.

آخوند فرهمند - مدرس علوم دینی اهل سنت - در گفت‌وگو با ایسنا، با اشاره به این مطلب که چرا اهل سنت از بین شب‌های قدر به شب ۲۷ ماه مبارک رمضان اهتمام بیشتری می‌ورزند و چه برنامه‌هایی در این شب دارند؟ گفت: بر اساس حدیثی که از حضرت رسول(ص) نقل شده و وارد شده که ایشان دهه آخر ماه مبارک رمضان را خارج از بستر به سر می‌بردند و تمام شب‌ها را احیا می‌گرفتند ما نیز بر همین اساس از شب نوزدهم تا شب بیست و هفتم ماه مبارک رمضان مراسم احیای شب‌های قدر را برگزار می‌کنیم.

که در بین این شب‌ها نسبت به شب نوزدهم، شب بیستم و یکم، شب بیست و سوم و شب بیست و هفتم اهتمام بیشتری داریم.

وی خاطرنشان کرد: در سه شب اول قدر نمازهایی که در این سه شب وارد شده است را می‌خوانیم و دعاهایی که در این شب‌ها وارد شده است را به صورت دسته جمعی در مساجد به جا می‌آوریم. همچنین ختم قرآن که یکی از اعمال این ماه است توسط اهل سنت در شب بیست و هفتم ماه مبارک رمضان انجام می‌شود و قرآن را در این شب به صورت دسته جمعی که از روز اول ماه مبارک آغاز کرده‌اند را ختم می‌کنند.

در شب بیست و هفتم نماز شب قدر را به صورت جماعت برگزار می‌کنیم و دسته جمعی نماز تراویل را می‌خوانیم. در مسجد برادران و خواهران اهل سنت غذا می‌پزند و پس از اینکه نمازها و دعاها را خواندند در همان مسجد سحری خود را می‌خورند، نماز صبح را خوانده و به منزل می‌روند.

تلاوت قرآن و برپایی نماز جماعت از اعمالی است که در شب بیست و هفتم به صورت ویژه به آن می‌پردازیم. در مجموع در نیمه سوم ماه مبارک رمضان اعتکاف در روزهای بیست و پنجم تا بیست و هفتم برگزار می‌شود و کمک به ایتام و نیازمندان از جمله برنامه‌هایی است که در این شب به آن می‌پردازیم.

ایسنا

منبع: ساعت24

کلیدواژه: اعمال شب قدر

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.saat24.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ساعت24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۹۵۰۴۱۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

فیلسوفان بزرگ دربارۀ «ورزش» چه می‌گویند؟

 امروزه ورزش بیش از هر زمان دیگری محبوب شده است. ما در دورۀ معاصر شاهد افزایش علاقه مردم به مراقبت از بدن بوده‌ایم و این علاقه را به وضوح در رسانه‌های اجتماعی می‌بینیم. اما به هر حال این توجه به سلامت جسمانی موضوع جدیدی نیست. 

به گزارش فرادید، یکی از برجسته‌ترین نمونه‌های آن بازی‌های المپیک است که نخستین بار در یونان باستان باب شد. جالب است که بدانید لقب «افلاطون» به معنای «چهارشانه» (دارای شانه‌های پهن) را به دلیل هیکل بزرگ و قدرت فیزیکی قابل‌توجه افلاطون به او داده‌ بودند (نام اصلی او آریستوکلس بود).

بنابراین با توجه به این سابقۀ طولانی که ورزش در فرهنگ بشری دارد، می‌توانیم بپرسیم که در تاریخ فلسفه، فیلسوفان و مکاتب فلسفی مختلف با موضوع ورزش چگونه برخورد کرده‌اند؟ 

1. افلاطون و ورزش در «جمهور»

سر افلاطون، اواسط قرن سوم میلادی، امپراتوری روم

یونان باستان تمدنی است که اغلب با پایه‌گذاری بسیاری از اشکال ورزشی شناخته شده است. وقتی مردم به یونان فکر می‌کنند، به یاد مسابقات فشرده المپیک یا سربازان اسپارت و زیبایی پیکر باشکوه مجسمه‌های آن‌ها می‌افتند. 

افلاطون شاید بارزترین نمونه‌ی رابطه بین فلسفه و ورزش باشد. این فیلسوف که در اصل هم‌نام پدربزرگش آریستوکلس (Aristocles) بود، با نام مستعار افلاطون به معنای «چهارشانه» جاودانه شد، چون هیکل بزرگ و مهارتی عالی در کشتی داشت؛ یکی از مهم‌ترین ورزش‌های یونان باستان! 

بخش‌های کلیدی فلسفه افلاطون را در رسالۀ «جمهور» او پیدا می‌کنید. افلاطون در جمهور، برای جامعه ایده‌آل طرحی ارائه می‌کند. این فیلسوف معتقد بود تربیت بدنی بخشی ضروری از آموزش شهروندان است، نه تنها به این دلیل که افراد دارای آمادگی جسمانی سالم‌تر و در نتیجه دارایی‌های ارزشمندتری برای جامعه هستند، بلکه به این دلیل که این تمرینات فواید بسیار دیگری دارد، مانند ترویج رقابت‌های سالم و کار گروهی بین شهروندان از طریق ورزش. ورزش به مردم می‌آموزد نظم و انضباط و خویشتن‌داری داشته باشند و همچنین نیروی نظامی توانمندی بسازند.

برای افلاطون تربیت جسم فقط برای تربیت جسم نبود بلکه مقصود اصلی آن تربیت روح بود. افلاطون اعتقاد داشت که یک بدن قوی و کامل می‌تواند فضیلت‌هایی روحی مثل شجاعت را در فرد تقویت کند.

اگر درک کنیم فرض اساسی نظریه مثل این است که اشیاء در جهان ما بازتولید ناقص صورت‌های ملکوتی و کامل خود هستند، به راحتی می‌توانیم بفهمیم چگونه فلسفه افلاطون را به قلمروی ورزش ربط دهیم.

طبق این نظریه، هر شکلی از تمرین بدنی، خواه یک ورزش رقابتی و خواه ورزش کردن برای داشتن بدنی زیبا، قرین ایده‌آل خود را در قلمرو مثل دارد. ما از طریق ثبات و سخت‌کوشی، اگرچه هرگز به کمال نمی‌رسیم، اما می‌توانیم به صورت ایده‌آل نزدیک‌تر شویم. بدن ما و نحوه حرکت آن از این قاعده مستثنی نیست: ما همیشه باید بهترین نسخه از خودمان باشیم!

2. فضیلت ارسطو از طریق تعادل

ارسطو با نیم‌تنه هومر، رامبراند، ۱۶۵۳

عاقلانه نیست از فلسفه یونان باستان بدون ذکر ارسطو یاد کنیم. ارسطو در مقام شاگرد و گاهی منتقد افلاطون، فیلسوف دیگری است که افکارش هنوز در فرهنگ بشری تاثیرگذار هستند. یکی از برجسته‌ترین دستاوردهای او مفهوم فضیلت از طریق «تعادل» یا «حد وسط» است، به این معنا که ما هرگز نباید در زندگی افراط و تفریط کنیم، بلکه باید به دنبال یک حد وسط باشیم. 

به گفته ارسطو، هدف طبیعی ما در مقام انسان دستیابی به وضعیتی بالاتر از رفاه است که فیلسوف آن را «سعادت» eudaimonia نامیده است. چنین حالتی تنها از راه داشتن یک زندگی بافضیلت حاصل می‌شود و اگر ما تعادل را فضیلت بدانیم، نمی‌توانیم بدون توجه به بسیاری از جنبه‌ها که فرد را به تعادل می‌رساند از جمله ورزش، به طور کامل به فضیلت دست یابیم. 

از دیدگاه ارسطو، اگر بخواهیم زندگی کاملی داشته باشیم، باید بین فعالیت‌های فکری، معنوی و جسمانی تعادل برقرار کنیم. میان هر دیدگاه فلسفی درباره تمرینات بدنی، رویکرد ارسطویی یکی از سودمندترین رویکردها برای ماست تا بدون نیاز به اقدامات افراطی، خودسازی را پرورش دهیم. ما نباید عالمان کم‌تحرک و قلدرهای بی‌خرد باشیم و برای رسیدن به اهداف خود نباید از روش‌های افراطی استفاده کنیم. 

این یک پیام بسیار مهم با توجه به وضعیت کنونی صنعت تناسب اندام است که در آن، فراتر رفتن از محدودیت‌های طبیعی بدن انسان به امری عادی تبدیل شده است. این امر مردم را به مصرف مقادیر زیادی سم سوق داده تا به اندام بی‌عیب و نقص یا عملکرد عالی دست یابند، غافل از این که با این رویکردهای افراطی آسیب‌های دائمی به بدنشان وارد می‌کنند و دچار اختلالات روانی بسیاری خواهند شد. 

3. سنکا و تاب‌آوری رواقی

مرگ سنکا، پیتر پل روبنس، حدود ۱۶۱۴

در طول دوره گذار بین اوج یونان باستان و آغاز سلطه جهانی امپراتوری روم، اسکندر مقدونی مسئول انتشار فرهنگ و فلسفه یونان و همچنین گنجاندن عناصری برای دیگر فرهنگ‌های سرزمین‌های تحت سلطه حاکم بود. آن دوره زمانی اکنون به عنوان دوره یونانی‌مآبی یا هلنیستی شناخته می‌شود. 

دوره هلنیستی با آشفتگی‌های زیاد ناشی از تغییرات ناگهانی سیاسی و فرهنگی که بر عموم جمعیت اعمال شده بود، همراه بود. فلسفه رواقی در واکنش به آن واقعیت آشوب‌زا، متولد شد و یک جهان‌بینی را ترویج کرد که مبتنی بر خودکنترلی، انعطاف‌پذیری و توانایی غلبه بر سختی‌ها به کمک قدرت ذهنی بود. 

سنکا، فیلسوف رواقی، مانند ارسطو معتقد بود تعادل و میانه‌روی برای خودسازی ضروری است. به گفته او، ما باید به دنبال ایجاد سطحی از رشد فیزیکی باشیم، زیرا ذهن سالم در بدن سالم است، اما در این کار، هرگز نباید وسواس به خرج داد. 

با این حال، ارزش واقعی تمرینات بدنی از دیدگاه سنکا، توسعه خویشتن‌داری، انضباط و استقامت بود. اینها ستون‌های فلسفه رواقی هستند. یک فرد سرسخت برای رویارویی با ناملایمات دنیای اطرافش آمادگی دارد و تمرینات ورزشی راهی عالی برای قوی‌تر شدن فرد، هم از نظر روحی و هم از نظر جسمی است. 

4. دیدگاه آرتور شوپنهاور: ورزش به عنوان راه گریز

پرتره آرتور شوپنهاور اثر یوهان شفر، ۱۸۵۹

آرتور شوپنهاور فیلسوفی است که نظراتش اغلب با نوعی بدبینی عمیق مرتبط است، چرا که از دیدگاه او، زندگی چرخه‌ی بی‌پایانی از رنج و کسالت است؛ رنج و ناامیدی از طلب چیزهایی که نمی‌توانیم داشته باشیم و کسالت از به دست آوردن آنچه قبلاً می‌خواستیم. 

شوپنهاور ارزش داشتن بدن سالم را در بسیاری از مواقع در مورد رفاه عمومی افراد و حتی به عنوان گریزی موقت از رنج هستی تشخیص می‌دهد، اما فلسفه او می‌تواند تا حدودی به معنای انتقاد از تمرینات بدنی تفسیر شود. 

یکی از مرتبط‌ترین الهامات شوپنهاور هنگام توسعه نظام فلسفی‌اش، بودیسم بود، به‌ویژه، دیدگاه انکار تعقیب امیال. بنابراین، می‌توانیم اینطور تفسیر کنیم که دیدگاه نویسنده تا حد زیادی مخالف سطوح رقابتی تمرینات بدنی است، زیرا تمایلات ما برای داشتن بدن زیبا یا برتری در یک ورزش خاص در نهایت چیزی جز رنج بیشتر نیست. 

وقتی بخواهیم چنین موضوع گسترده‌ای را در حوزه‌ی گسترده‌تری به نام فلسفه، تجزیه و تحلیل کنیم، مهم است دیدگاه‌های مختلف را در نظر بگیریم. به همین دلیل دیدگاه شوپنهاور در تحلیل ما اهمیت دارد: چون برداشتی منحصر به فرد از این موضوع است که پرسش‌های بیشتری را برای بحث ایجاد می‌کند و آن را جلو می‌برد.

کانال عصر ایران در تلگرام

دیگر خبرها

  • حب به اهل بیت(ع) موجب تقریب مذاهب است
  • کار قرآنی در شمار مبارک‌ترین کار‌های اسلامی و جهادی است
  • کار قرآنی در شمار مبارک‌ترین کارهای اسلامی و جهادی است
  • پیام تبریک بانک سرمایه به مناسبت دهه فجر
  • حب به اهل بیت موجب تقریب است
  • بلومبرگ: عربستان دیدگاه‌های ضد اسرائیلی را سرکوب می‌کند
  • فیلسوفان بزرگ دربارۀ «ورزش» چه می‌گویند؟
  • تبریک خاص بوفون به باشگاه سابق: صعود مبارک!
  • تصویری پنجاه ساله از زحمت و تلاش؛ روز کارگر مبارک + عکس
  • وضعیت مبلغان کشور در ماه رمضان از زبان مدیرکل تبلیغ عمومی/ استقبال بی‌نظیر «تبلیغ اولی‌ها»